هیدگر جوان و بحران علوم نظری
نویسندگان
چکیده
هیدگر پس از جنگ جهانی اول متوجه بحرانی در علم شد که آن را ناشی از غلبه رویکرد نظری برخاسته از علوم تجربی و تسری یافتن این رویکرد به سایر بخش های علوم می دانست. چیستی این بحران و راه چیرگی بر آن پرسشی است که به زعم این نوشته، یکی از دغدغه های اصلی هیدگر، پیش از تألیف هستی و زمان بوده است. پرسش اصلی ما در این مقاله شناسایی رویکرد هیدگر به این بحران در دوره ای است که کم تر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی هیدگر جوان پیش از تألیف کتاب هستی و زمان. در همین راستا بیان می شود که چگونه یک نظریه از طریق زندگی زدایی و صوری سازیِ موقعیت های زنده حاصل می شود. این موضوع با تمرکز عمده بر درس گفتارهای سال 1919 فرایبورگ تحقیق شده است. در نگاه هیدگر جوان علم، کنشی زنده، و مواجهه ای اگزیستانسیال با جهان است. ما در آغازه های پژوهش های علمی مان پدیده ها را در زیست ـ بافتِ روزمره مان معنادار می کنیم؛ اما به تدریج با محوِ این موقعیت های تاریخی و زیستی پدیده ها را به شکلی منتزع از بافتِ معنابخش شان درمی آوریم و آن ها را به مثابه چیزهایی نظری در نظر می گیریم. به نظر هیدگر رویکرد نظری، که غالب ترین رویکرد در علم جدید است، از مواجهه ای پیشا ـ نظری و اصیل نشئت گرفته است. در پایان با ارائه تفسیری شماتیک نشان می دهیم مراحل تبدیل شدن امر موقعیتمند به ابژه نظری چه مراحلی است
منابع مشابه
تحلیل فلسفی از نسبت ریاضیات و علم جدید
از اواخر قرن نوزدهم،مذهب تحصلی در علوم دچارسستی و تزلزل شد و بحثهای گوناگون درباب عینیت یا عدم عینیت علم سبب شد تامبانی نظری علوم جدید گرفتار بحران شود .ادموند هوسرل درآخرین اثرخود، بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی ،این بحران را تشریح می کند و آن را به فرهنگ اروپایی و یا به صورت عام تر به تفکر غربی مربوط می داند.او برای غرب ،یک صورت نفسانی واحد قائل است که درتاریخ اروپا تقرر یافته است....
متن کاملهیدگر و منطق
یکی از مسائلی که هیدگر از همان سالهای اوّلیّة تحصیل دانشگاهی خود و بعد از آن در سالهای تدریس به آن پرداخته است مسألة منطق است. البته هر کجا او از منطق سخن میگوید منظورش منطق فرادادی (سنّتی) است و نه منطق ریاضى- سمبلیک که اصطلاحاً به آن منطق جدید مىگویند. آنچه او دربارة منطق جدید گفته و نوشته است بسیار کم و غالباً همراه با توصیفاتی منفى است. در منطق فرادادی (سنّتی) نیز او به دنبال دستیابی به روشه...
متن کاملعلمزدگی و بحران در علوم انسانی
هدف: هدف این تحقیق، بیان ضرورت یکی از انواع تحوّلی است که باید در علوم انسانی شاهد وقوع آن بود. دغدغه در خصوص دانشگاه اسلامی و اسلامی شدن دانشگاهها یکی از دلمشغولیهای صاحبنظران و مسئولان امر بوده است. همچنین در سالهای اخیر شاهد هستیم که توجه به علوم انسانی و ضرورت تحوّل آن، یکی دیگر از دغدغههای جاری اندیشمندان جامعة اسلامی شده است. میان این دو نوع دلمشغولی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا اسل...
متن کاملمساله علت و مبداء از نظر هیدگر
مارتین هیدگر فیلسوف معاصر آلمانی، در مقابل مساله علیت که از کهن ترین مسایل متافیزیک است موضع و تفسیر خاصی دارد. در این مقاله کوشش شده نظر وی در این باره معرفی شود. اگر مقصود از اصل علیت معنای رایج آن در تاریخ مابعد الطبیعه بخصوص در دوره جدید است هیدگر بدان شیوه در مورد این اصل بحث نکرده است. هیدگر بحث علت و معلول را بخصوص در قرن هفده و هجده جدی تلقی نکرده و در عوض کوشش نموده از طریق این بحث به ...
متن کاملاز فلسفة علم تا فلسفة علوم انسانی (درآمدی بر فلسفۀ علومانسانی از نظرگاه هیدگر)
پرداختن به فلسفة علوم انسانی بدون طرح بحث از فلسفة علم امکانپذیر نیست. هیدگر هرچند بهصراحت به فلسفة علوم انسانی ورود نکرده است، با توجه به ایدههایی که در باب فلسفة علم طرح کرده و نیز از طریق تتبع در مطاوی برخی آثار و درسگفتارهای وی، امکان طرح پرسش از فلسفة علوم انسانی وجود دارد. با عنایت به مناقشاتی که پدیدارشناسی هرمنوتیکی هیدگر درحوزة علم ایجاد کرده است و نیز تحلیلی که...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فلسفه علمجلد ۵، شماره ۲، صفحات ۲۱-۴۲
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023